یکی از ویژگی های غیرمنتظره و دردسرساز انسان بودن این است که ما خیلی بیشتر از آن چیزی که خود به خود احساس می کنیم احساس می کنیم. احساساتی در ما جریان دارند - از خشم یا شادی، رنجش یا ترس - که درست خارج از دایره آگاهی معمولی قرار دارند و در حین عبور از چالش‌های زندگی‌مان از ما فرار می‌کنند.

این احساسات تا حدی پایین هستند زیرا اغلب آنقدر تکان دهنده، غم انگیز یا بر خلاف انتظارات هستند که بخواهیم آنها را درک کنیم. ممکن است از جایی که قرار است دوست داشته باشیم متنفر باشیم. یا ممکن است در جایی که قرار است عملی باشیم، غمگین شویم - و بنابراین، از ترس و ترس، از ثبت واقعیت واقعی خود صرف نظر می کنیم. یا در غیر این صورت احساسات ما نادیده گرفته می شوند، زیرا آنها خیلی سریع وارد ذهن ما می شوند، و به مقدار زیادی که ما نمی توانیم آنها را در زمان محدودی که برای درک خود اختصاص می دهیم، از هم جدا کنیم.»