درونگرایی و برونگرایی اصطلاح‌هایی هستند که بار اول توسط کارل گوستاو یونگ در در سال 1920 در سوئیس به کار رفتند. بنابر گفته‌های یونگ، برونگراها به دنبال ارتباط زیاد با دنیای خارجی هستند. در مقابل یک درونگرا انرژی روانی‌اش را از درون خود دریافت می‌کند. یونگ باور دارد که هیچ کس به طور کامل برونگرا یا به طور کامل درونگرا نیست. بلکه ما کمی از هر دو ویژگی را داریم. اگرچه اکثر افراد ویژگی‌های یکی از این دو را بیشتر نشان می‌دهند. اگر ویژگی‌های هر دو حالت به میزان مساوی در ما وجود داشته باشد، ما یک میانگرا هستیم.