چگونه خودشناسی به دست آوریم

یکی از ویژگی‌های بارز ذهن ما، قدرت درک آن است. درک ذهن خود به معنای فهم عمیق تر از فرایندهای ذهنی، افکار، و خواسته‌های خود است. راهنمایی‌هایی برای درک ذهن خود می‌تواند به شما کمک کند تا بهترین نحو ممکن افکار و خواسته‌های خود را تجزیه و تحلیل کنید و همچنین به شناخت هویت عاطفی خود بپردازید.

درک ذهن خود ممکن است دشوار به نظر برسد زیرا ذهن ما یک محیط پیچیده و پویا است که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تجربه‌های گذشته، باورها، اعتقادات، و شرایط فعلی قرار دارد. برخی از راهنمایی‌هایی که به شما کمک می‌کند درک بهتری از ذهن خود داشته باشید، شامل موارد زیر می‌شود:

  1. پرسشگری: پرسشگری و بررسی عمیق افکار، اعتقادات، و خواسته‌های خود می‌تواند به شما کمک کند تا بهترین نحو ممکن فهمیده و درک کنید که چرا آنها وجود دارند و چگونه تأثیرگذارند. به خود سوالاتی مانند "چرا من اینطور فکر می‌کنم؟" و "چگونه این خواسته‌ها به من کمک می‌کنند یا ممکن است مرا محدود کنند؟" بپردازید.
  2. مدیتیشن و آگاهی: مدیتیشن و تمرینات آگاهی می‌توانند به شما کمک کنند تا به صورت آرام و بی‌انگیزه به افکار و خواسته‌های خود پی ببرید. این تمرینات به شما کمک می‌کنند تا به مشاهده ذهن خود با تمرکز و توجه کامل بپردازید و از رویکردهای منفی و سلبی آن جدا شوید.
  3. روان‌نگری: مطالعه و فهم روان‌نگرانه‌ها و تئوری‌های روانشناسی می‌تواند به شما در درک عمیق‌تری از خودتان کمک کند. با خواندن در مورد مفاهیمی مانند نظریه‌های هویت، مکانیسم دفاعی، و تمایز من و خودتان، می‌توانید بهترین نحو ممکن با عواملی که در پشت افکار و رفتارهایتان قرار دارند آشنا شوید.
  4. مشاوره روانشناسی: در صورت نیاز، مریکی از ویژگی‌های بارز ذهن ما، قدرت درک آن است. درک ذهن خود به معنای فهم عمیق تر از فرایندهای ذهنی، افکار، و خواسته‌های خود است. راهنمایی‌هایی برای درک ذهن خود می‌تواند به شما کمک کند تا بهترین نحو ممکن افکار و خواسته‌های خود را تجزیه و تحلیل کنید و همچنین به شناخت هویت عاطفی خود بپردازید.

درک ذهن خود ممکن است دشوار به نظر برسد زیرا ذهن ما یک محیط پیچیده و پویا است که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تجربه‌های گذشته، باورها، اعتقادات، و شرایط فعلی قرار دارد. 


اثر علاقه بر یادگیری

دکتر هوتر، معتقد است که بچه‌های کوچک به این علت می‌توانند زبان‌های چندگانه و خیلی چیزهای دیگر را به راحتی یاد بگیرند، که بلدند چطور هیجان‌زده باشند. یک جورهایی بچه‌ها با هر چیزی که می‌بینند هیجان زده می‌شوند!

پنج ویژگی شخصیتی بزرگ

پنج ویژگی شخصیتی بزرگ (The Big Five Personality Traits) مجموعه‌ای از ویژگی‌های رایج در شخصیت انسان‌ها هستند که در روانشناسی شخصیت مورد بررسی قرار می‌گیرند. این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: همواری (Openness) | وظیفه‌شناسی (Conscientiousness) | برونگرایی (Extraversion) | سازش‌پذیری (Agreeableness) | عصبانیت (Neuroticism)

هرم نیازهای مازلو

هرم نیازهای مازلو یک نظریه روانشناسی است که استدلال می‌کند نیازهای انسان پنج مرحله دارد و رفتار ما را تعیین می‌کند. آبراهام مزلو نظریه خود را در سال 1943 پس از مطالعه افرادی مانند آلبرت اینشتین یا النور روزولت ارائه کرد.

گرگ هستیم یا گوسفند؟! واژگونی اخلاقی از نظر نیچه

فردریش نیچه جمله معروفی دارد که می‌گوید: «آنچه مارا نکشد، قوی‌ترمان می‌کند.» در این قسمت ویژه از ویدیوهای نقل، به همراه استفن هیکس درباره‌ عقیده نیچه که همه موجودات جهان را متعلق به یکی از دو دسته گرگ‌ها و گوسفندها می‌داند و درباره این که چگونه اخلاقیات و آنچه را که ما خوب یا بد می‌پنداریم حاصل تعدادی از رویدادهای زیست‌شناختی بی‌رحمانه است، صحبت می‌کنیم.

شش (6) سطح رشد اخلاقی نظریه کلبرگ

نظریه لارنس کلبرگ ادعا می‌کند که توسعه استدلال اخلاقی ما در شش مرحله اتفاق می‌افتد: 1- اطاعت و تنبیه 2- مصلحت شخصی 3- توافق و مطابقت بین‌فردی 4- اقتدار و حفظ نظم اجتماعی 5- قرارداد اجتماعی 6- اصول جهانی اخلاق  این مراحل در سه سطح ساختار یافته‌اند: پیش‌متعارف ، متعارف و پسا‌متعارف

سوگیری تأییدی

سوگیری تأییدی گرایش به جستجو، تفسیر و تعبیر اطلاعات به‌نحوی است که تصورات قبلی ما را تأیید کند. ما همواره، در مواجهه با هر مسئله‌ای، حقایق موجود را با توجه به عقاید خودمان تفسیر می‌کنیم. در نتیجه، نقاط اشتراک بین باورهایمان و حقایق را بیش از آنچه که هست می‌پنداریم.. تأثیر این سوگیری در حالتی که بار عاطفی موضوع بالاست و یا به دنبال رسیدن به نتایج دلخواه خودمانیم، بیشتر است. این شوخی به‌خوبی این موضوع را نشان می‌دهد..

سندروم طیف اتیسم

کودکان و بزرگسالانی که اوتیستیک (اتیستیک) محسوب می‌شوند، دنیای اطراف خود را به گونه متفاوتی تجربه می‌کنند؛ چراکه با درجات متفاوتی از ویژگی‌های‌ عصبی چشم به این دنیا گشوده‌اند که با ویژگی‌های عصبی افرادی که اختلالات دستگاه عصبی ندارند، تفاوت دارد. اوتیسم بیماری نیست؛ بیشتر کودکان اوتیستیک حواس دقیق‌تری داشته و تمایل شدیدی به درک منطقی محیط اطرافشان دارند. بعضی از آنها به رفتارهایی تکرارشونده‌ رو می‌آورند که از الگوهای بخصوصی پیروی می‌کند. بسیاری از این کودکان مردم‌گریز به نظر آمده و از برقراری تماس چشمی خودداری می‌کنند که می‌تواند نشات گرفته از آن باشد که مغز آنها اهمیت زیادی برای برقراری روابط اجتماعی قائل نمی‌شود.

درونگرایی و برونگرایی

درونگرایی و برونگرایی اصطلاح‌هایی هستند که بار اول توسط کارل گوستاو یونگ در در سال 1920 در سوئیس به کار رفتند. بنابر گفته‌های یونگ، برونگراها به دنبال ارتباط زیاد با دنیای خارجی هستند. در مقابل یک درونگرا انرژی روانی‌اش را از درون خود دریافت می‌کند. یونگ باور دارد که هیچ کس به طور کامل برونگرا یا به طور کامل درونگرا نیست. بلکه ما کمی از هر دو ویژگی را داریم. اگرچه اکثر افراد ویژگی‌های یکی از این دو را بیشتر نشان می‌دهند. اگر ویژگی‌های هر دو حالت به میزان مساوی در ما وجود داشته باشد، ما یک میانگرا هستیم.

سرمقاله

هیولاهای رسانه ای

هیولاهای رسانه ای

مدرسه زندگی

در تاریخ رسانه‌ها گاهاً اتفاق افتاده است که یک هیولای واقعی پیدا شده است: شاید در دفتر رئیس جمهور، یا در یک لشکر ارتش یا یک زیرزمین حومه شهر. از چنین اکتشافات خارق‌العاده و لرزه‌ای، که ممکن است تعدادشان در هر قرن بیش از انگشتان یک دست نباشد، یک باور عمومی در هر سازمان رسانه‌ای و در ذهن آخرین روزنامه‌نگار مشتاق جا افتاده است: هیولاها در همه جا وجود دارند، در ادارات، خانه‌ها، سالن‌های ورزشی، برج‌های کنترل فرودگاه، سالن‌های عمل و اتاق‌های کابینت.
جدیدترین نوشته‌ها

عشق واقعاً چیست و چرا مهم است

عشق، یکی از مفاهیم بزرگ و عمیق در زندگی است که هر فردی به دنبال آن است. اما چه چیزی عشق را به چنین قدرتی مجذوب می‌کند و چرا برای زندگی ما مهم است؟ در این مقاله، به شرحی جذاب و الهام‌بخش درباره عشق و اهمیت آن می‌پردازیم.

انواع شکست

مواجهه با شکست در زندگی همه‌ی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما آیا شما می‌دانید که شکست‌ها چندین رنگ و طعم مختلف دارند؟ در این مقاله، به بررسی انواع شکست‌ها می‌پردازیم. از شکست‌های شخصی و عاطفی تا شکست‌های حرفه‌ای و مالی، ما به شما راهنمایی می‌کنیم تا این انواع شکست‌ها را شناسایی و درک کنید.

باید خودم را بکشم؟

این سوال آنقدر تکان دهنده به نظر می‌رسد که حتی در اعماق بدبختی به ندرت تمایل داریم به آن بپردازیم، به ویژه به این دلیل که صداهای محترم اجتماعی ما را تشویق می‌کنند تا چنین سوالی را از ذهن خود بیرون کنیم. به نظر می‌رسد که فقط دیوانه ها به‌طور جدی به چنین عمل ناامیدانه‌ای فکر می‌کنند، چه رسد به انجام آن.