زندگی دائماً مستلزم آن است که چند کلمه تشکرآمیز بنویسیم: برای تعطیلات، غذاها، هدایا یا مهمانی‌ها. با این حال، اغلب، پیام‌های ما در نهایت یکنواخت یا قانع‌کننده نیستند. ما می گوییم که شام «خوب»، هدیه «درخشنده» و تعطیلات «بهترین» بود، همه اینها ممکن است درست باشد در حالی که نتوانیم به چیزی که واقعاً ما را تحت تأثیر قرار داده داده است یا می‌دهد دست پیدا کنیم.

برای اینکه پیام‌هایمان مؤثرتر باشد، باید از چیزی غیرمنتظره درس بگیریم: تاریخ هنر. بسیاری از نقاشی‌ها و شعرها در واقع مجموعه‌ای از یادداشت‌های تشکر برای بخش‌هایی از جهان هستند. آنها برای غروب خورشید در بهار، دره رودخانه در سحر، آخرین روزهای پاییز یا چهره یک عزیز سپاسگزارند. آنچه هنر عالی را از هنر میان‌مایه متمایز می‌کند، سطح جزئیاتی است که جهان با آن دیده شده است. یک هنرمند با استعداد، قبل از هر چیز، کسی است که توجه ما را به دلایل ارزشمند بودن یک تجربه یا مکان جلب می‌کند. آنها فقط به ما نمی‌گویند که بهار «خوب» است، بلکه عوامل خاصی را در این زیبایی به کار می برند: برگ‌هایی که نرمی دستان یک نوزاد تازه متولد شده را دارند، تضاد بین خورشید گرم و نسیم تند و فریاد غم انگیز جوجه مرغ سیاه.

هر چه هنرمند بیشتر از کلیات به سمت جزئیات حرکت کند، صحنه بیشتر در ذهن ما زنده می‌شود. یک نقاش بزرگ به منظور انتخاب و تأکید بر ویژگی‌های واقعاً جذاب منظره، زیر یک برداشت کلی از لذت می‌رود، او نور خورشید را نشان می‌دهد که از میان برگ‌های درختان عبور می‌کند و از یک حوض آب در جاده منعکس می‌شود. او توجه را به دامنه‌های بالای یک کوه یا نحوه باز شدن رشته‌ای از یال‌ها و دره‌ها در دوردست جلب می‌کند. او با دقت غیرمعمول از خود پرسیده است که چه چیزی در مورد یک صحنه آن را لایق قدردانی می‌کند و برجسته ترین برداشت‌های خود را صادقانه رونویسی می‌کند.

یک یادداشت تشکر تاثیرگذار ممکن است دارای برخی از موارد زیر باشد:

1) عزم برای شکستن کلیشه‌ها

شما هر دو خیلی به قلب من نزدیک هستید. خیلی وقت‌ها وقتی بیرون می‌روم، حوصله‌ام سر می‌رود، به خانه برمی‌گردم، جوراب‌هایم را در می‌آورم و به این فکر می‌کنم که اصلاً این کار چیست -و چرا ما چنین تلاش‌هایی را بیهوده انجام می‌دهیم. اما این به معنای واقعی کلمه برعکس چیزی بود که من در بازگشت از خانه شما تجربه کردم.

2) کمی اغراق

تو چیزی کمتر از برانگیختن دوباره اشتیاق من برای بشریت انجام ندادی.

3) رنگ

و در جمع یکی از بهترین پائلاهایی که تا به حال چشیده‌ام را خوردم و برخی از سرزنده‌ترین و مهربان‌ترین مردمی که می‌توان امیدوار بود ملاقات کرد را ملاقات کردم.

4) جزئیات

این چسبندگی برنج است که معمولاً همه چیز را از بین می‌برد. اما غذای شما جذاب، شیرین و مزه‌دار بود بدون اینکه آزاردهنده باشد. و اضافه کردن آن مقدار کم گوشت خرچنگ بسیار ماهرانه و جسورانه بود.

5) کشفیات

شما به درستی  آنقدر متفکر بودید که من را در کنار کسی قرار دهید که چنین برداشت اصیلی از چیزها داشت و توانست با من مورد کفش‌هایم نیز طنازی کند (راست می گفت!).

6) کوتاهی و شدت

من می دانم چقدر کار برای ترتیب دادن چنین عصری انجام می‌شود. شما مظهر لطف و مهربانی هستید. من شما را دوست دارم و می‌خواهم هر چه زودتر بیشتر ببینمتان.

ستایش هر چه خاص‌تر باشد کارکرد بهتری دارد. ما این مسئله را در عشق می‌دانیم. هر چه یک شریک عاطفی بیشتر بتواند آنچه را که در مورد ما از آن قدردان است بگوید، محبت واقعی طرف مقابل هم بیشتر خواهد شد.

کسی که مهمانی شام داده با کسی که برای ما هدیه فرستاده است، فرقی نمی‌کند. آنها تشنه ستایش در اشکال خاص و نه عام آن هستند. برای ارسال یادداشت‌های تشکر تاثیرگذار، لازم نیست هنرمندان بزرگی باشیم، فقط باید دو یا سه دلیل بسیار دقیق برای قدردانی خود را بیابیم و محکم نگه داریم و ابراز کنیم.