رویارویی با تاریکی در مقابل فرار موقتی: نقش حواس پرتی در سلامت روان

رویکرد سنتی درمان ذهن بر لزوم مواجهه مستقیم و شجاعانه با چالش‌های درونی تاکید می‌کند. فرضیه‌ی زیربنایی این است که بیماری روانی ناشی از تلاش فرد برای اجتناب از حقایق دردناک اما ضروری درباره‌ی زندگی روانی‌اش است. این حقایق می‌توانند شامل روابط عاطفی ناخوشایند، آسیب‌های دوران کودکی، اعتیاد به مواد مخدر یا سرکوب تمایلات جنسی باشند. بر اساس این نظریه، بهبودی زمانی حاصل می‌شود که فرد دست از انکار واقعیت برداشته و با صداقت کامل روبرو شود. درخشش حقیقت، به زعم این رویکرد، نجات‌بخش است.

با وجود پذیرش مضرات انکار واقعیت، می‌توان دفاعی ظریف از رویکرد مقابل ارائه کرد. این دفاع بر اهمیت «استراحت موقتب» از خودتحلیل، به ویژه در شرایط حاد روانی، تاکید دارد. هدف از این استراحت فرار نیست، بلکه ایجاد فضایی برای تجدید قوا و بازگشت به خود با خلاقیت و قدرت بیشتر است. بنابراین، حواس‌پرتی هوشمندانه می‌تواند بخشی از فرآیند بهبودی روانی باشد.

با در نظر گرفتن این رویکرد، می‌توان به افراد درگیر با مشکلات روانی پیشنهاد داد که فعالیت‌هایی نظیر آشپزی، فریز کردن سس پاستا، باغبانی، جستجوی لوازم جانبی جدید برای رایانه در اینترنت، نظافت راه‌پله‌ها و پنجره‌ها، یا حتی خرید ابزار مخصوص برای رفع نم‌زدگی دیوار را انجام دهند. این فعالیت‌ها می‌توانند به عنوان نوعی حواس‌پرتی مثبت عمل کرده و با ایجاد حس کنترل و رضایت، به تقویت روحیه‌ی فرد کمک کنند.

فرار موقت از درد در برابر پرداختن به ریشه‌ها: نقش کارهای خانه در سلامت روان

قطعاً پرداختن به روابط با چهره‌های کلیدی دوران کودکی و ردیابی سرچشمه‌ی ترس‌هایمان از تحقیر اهمیت دارد. اما به همان اندازه، گاهی اوقات فرار از درد مداوم درون با درست کردن کتلت ماهی و چیدن برگ‌های ریخته‌شده در باغ ضروری است.

کارهای کوچک خانه استعاره‌ای از «درست کردن» چیزی است که در درون خود می‌خواهیم اما فعلاً توانایی‌اش را نداریم. انجام این کارها به ما جرئت تصور روزی را می‌دهد که ذهنمان به همان تمیزی قفسه‌ی ملحفه‌های تاخورده‌ی امروزی باشد.

لطف بزرگی در این است که فردی با مشکلات روانی هر روز وظایفی ساده برای انجام داشته باشد. صومعه‌ها بی‌قاعدگی ذهن و نقش مهربانانه‌ی کارهای روزمره در آرامش آن را درک می‌کردند. آن‌ها به راهبان اجازه می‌دادند تا ساعت‌ها به طور مستقیم به خدا و مسئولیت‌های زندگی معنوی‌شان فکر کنند. اما همچنین لحظاتی برای اندیشیدن به موضوعی ساده‌تر و خسته‌کننده‌تر به آن‌ها می‌دادند، لحظاتی که بهشت زمینی را به عنوان محرکی برای تصویرسازی نسخه‌ی بزرگ‌تر و آسمانی آن ارائه می‌کرد. از این رو، بر نجات یافتنی که در باغ سبزیجات، آشپزخانه، اتاق لباس‌شویی و راهروی تازه گردگیری‌شده یافت می‌شد، تأکید می‌کردند.

این می‌تواند اوج بخشندگی باشد که از کسی که حال خوشی ندارد بخواهیم در عوض کردن ملحفه‌ها و هرس کردن کنگر فرنگی به ما کمک کند. این کار «کار» نیست، بلکه در واقع مرخصی کوتاهی از تلاش‌های طاقت‌فرسایی است که به زودی در درون او از سر گرفته خواهد شد.