مدتها پیش، با همه عزیزانم تماس تصویری گرفتم تا دستم را با یک اکسسوری جدید و مهم به آنها نشان دهم. درست است - نامزد شدم. پس از هیجان، اشکها و فریادها از طریق تلفن، فهمیدم که اکنون باید برای عروسی برنامهریزی کنم.
به عنوان کسی که تولدهای خود را بسیار جدی میگیرد، مطمئن بودم که میتوانم بدون هیچ گونه مشکلی مکان، منو و موسیقی کاملی را انتخاب کنم. با این حال، به زودی متوجه شدم که انواع مختلف تعصبات شناختی و اکتشافات در این روند در حال رخ دادن هستند. من متعجب شدم که دیدم تفکر غیر منطقی حتی در مسیر راه رفتن به سمت راهرو همراه من است. امیدوارم پس از خواندن این راهنمای کوتاه در مورد انواع تعصباتی که باید هنگام برنامهریزی عروسی خود به آنها توجه کنید، قدرت این را داشته باشید که قبل از رسیدن به محراب آنها را متوقف کنید.
یکی و تنها
تبریک میگوییم، عشق زندگی خود را پیدا کردید! و اکنون، آماده هستید تا آن را به جهان اعلام کنید. عروسی قرار است یک رویداد یکبار در زندگی باشد و فشار آن بلافاصله پس از اینکه کسی پیشنهاد ازدواج میدهد احساس میشود. نه تنها همسر آینده شما "یکی و تنها" است، بلکه کل مراسم نیز همینطور است!
به طور غیر تصادفی، سوال "آیا این یکی و تنهاست؟" توسط بسیاری از فروشندگان عروسی که با آنها در مورد هر محصولی که سعی در فروش آن دارند صحبت کردهام، استفاده شده است: لباس، مکان، گلآرایی و غیره!
همه اینها به قدرت اثر چارچوب بندی برمیگردد. اطلاعات یکسان بسته به آنچه برجسته میشود میتواند جذابتر یا کمتر جذاب به نظر برسند. به عنوان مثال، وقتی فروشندگان لباس و شیرینیپزی از اصطلاحات "عشق" استفاده میکردند، احساس میکردم که باید انتخاب روبان یا تزیین کیک را به اندازه انتخاب شریک زندگی خود جدی بگیرم. این کلمات با دقت انتخاب شده میتوانند روند تصمیمگیری ما را تحت تأثیر قرار دهند و ما را به سمت هزینههای بیشتر سوق دهند.
چه میشود اگر؟
چه میشود اگر لباس عروسی شما به اندازه آنچه تصور میکردید خیرهکننده نباشد؟ چه میشود اگر گلآراییها با مکان هماهنگ نباشند؟ چه میشود اگر غذای پذیرایی خوشمزه نباشد؟
همه این "چه میشود اگرها" هنگام برنامهریزی برای عروسی، تمایل ذاتی ما به تنفر از ضرر را برمیانگیزد. همانطور که Kahneman و Tversky در مقاله خود در مورد نظریه چشمانداز نشان دادند، انسانها درد از دست دادن را دو برابر شدیدتر از رضایت از به دست آوردن همان مقدار احساس میکنند. این بدان معنی است که برجسته کردن ضرر بالقوه انتخاب یک گزینه ارزانتر میتواند خریداران را به نهایت انتخاب گزینه گرانتر سوق دهد - و این برای عروسیها نیز صدق میکند.
به عنوان مثال، مدیر بار ممکن است ادعا کند که اگر زوج یک کارمند دیگر اضافه نکنند، مهمانان آنها باید مدت طولانی در صف انتظار بمانند و رقص را خالی بگذارند. بنابراین، یک معادله جدید شکل میگیرد: این ضرر پولی نیست که باید از آن هراس داشته باشید، بلکه خرابی بالقوه تجربه یکبار در زندگی شماست که شما را به هزینه بیشتر برای کمک اضافی سوق میدهد.
اگر بتوانید آن را در ذهن خود تصور کنید، میتوانید آن را داشته باشید
فقط یک علاقه گذرا به یک لباس خاص کافی بود تا غریزه فروشنده را برای پرسیدن این سوال برانگیزد: "آیا میتوانید خود را در حال قدم زدن در راهرو با پوشیدن این لباس تصور کنید؟"
بلافاصله، مکالمه از انتخاب رنگ یا شکل مناسب به تصور لحظه بزرگی که میتوانستم (و اکنون احساس میکردم که خواهم) در لباس تجربه کنم تغییر کرد. برای اضافه کردن به این تصور، فروشنده گل و روبان را بیرون آورد. با نگاه کردن در آینه، با لباس و لوازم جانبی اضافی، میتوانستم بدون هیچ زحمتی خودم را به عنوان "عروس یائیل" ببینم. این باعث ایجاد پیوند بسیار قویتر با این لباس خاص نسبت به بقیه شد و در نهایت من را به خرید مشتاقانه آن سوق داد.
این تجربه با نظریه مالکیت روانشناختی همخوانی دارد، که نشان میدهد تعامل با یک محصول قبل از خرید آن میتواند باعث شود احساس کنیم که این محصول از قبل مال ماست. نیاز ما به حفظ یک خودپنداره بالا به داراییهای ما نیز گسترش مییابد - بنابراین تصور خودمان با محصول میتواند ارزش درک شده آن را افزایش دهد. به دلیل این تاکتیک فروش، من نسبت به بقیه لباسها پیوند قویتری با یک لباس خاص برقرار کردم و در نهایت من را به خرید مشتاقانه آن سوق داد و به میل خود برای تجربه آن لحظهها همانطور که تصور میکردم، هزینه بیشتری پرداخت کردم.
خودت باش
این فرصت خوبی برای یادآوری است که سرمایهگذاری روی خوشبختی شما ضروری است و عروسی شما فقط یکی از راههای انجام این کار است! با این حال، این تنها زمانی امکانپذیر است که به اولویتهای شخصی خود پایبند باشید.
وقتی صحبت از عروسی میشود، همه نظر دارند. برخی از نظرات قدیمی هستند، برخی بیش از حد مدرن هستند و برخی فقط... شما نیستند. با افزایش پیشنهادات از خانواده، دوستان و فروشندگان، ممکن است خود را غرق در ناامیدی از تصمیمگیری بین گزینههای متعدد بیابید. پارادوکس انتخاب توصیف میکند که چگونه افزایش تعداد گزینهها میتواند فرآیند تصمیمگیری را دشوارتر کند، نه اینکه آزادی را که ممکن است در ابتدا تصور میکردیم به ما بدهد.
من از تعداد تصمیماتی که باید هنگام برنامهریزی عروسی خود میگرفتم شوکه شدم. جادههایی که تصمیم گرفتم در آنها قدم نگذارم تا روز بزرگ خود مرا آزار میدادند. این فشار شدید ممکن است ما را به اولویتبندی گزینههایی سوق دهد که بیشترین تأیید اجتماعی را دریافت میکنند، نه انتخاب آنچه بیشترین مناسب ما است - که یک حلقه ناامیدی از گزینههای موجود ایجاد میکند. در طول فرآیند برنامهریزی عروسی، مهم است که در برابر تمایل به خوشحال کردن دیگران مقاومت کنید. بالاخره، قرار است این روز شما باشد. (اوه، و شریک زندگی شما هم!)
همه چشمها روی ما
هنگام قدم زدن در راهرو، احساس میکردم که همه مهمانانم مرا دوست دارند. همه آنها مسافتهای زیادی را طی کرده بودند تا این روز خاص را با من و همسرم جشن بگیرند. با این حال، قرار گرفتن در مرکز توجه معایبی داشت. به عنوان یک عروس آینده، از اینکه مردم در مورد هر جزئیات چه فکری خواهند کرد وحشت داشتم، گویی قرار بود هر کاری را که انجام میدهم قضاوت کنند.
این احساس یک مثال کلاسیک از اثر مرکز توجه است. ما تمایل داریم باور کنیم که دیگران بیشتر از آنچه واقعاً هستند به ما توجه میکنند. این همان احساسی است که باعث میشود ما جوکهایی را که به اشتباه گفتهایم دوباره تجربه کنیم یا از اینکه همه پشت سر ما به روزهای بد موی ما میخندند بترسیم. این واقعیت که یک عروسی یک بار در زندگی اتفاق میافتد، این احساس را به سطحی حتی بالاتر میبرد.
با تمام انتظارات بالایی که اشتباهاً باور داشتم دیگران بر من گذاشتهاند، تصمیمات من در مورد آنچه باید خریداری کنم به سمت هزینه بیشتر برای خدماتی که واقعاً نیاز نداشتم متمایل شد. برای جلوگیری از افتادن در همان تله، سعی کنید به عروسی دوستان یا عروسی خواهر و برادر خود فکر کنید. آیا میتوانید واقعاً جزئیات خاصی در مورد لباسها یا طراحی را به یاد بیاورید، یا آیا واقعاً جو و احساس خود را به یاد میآورید؟ پاسخ این است: احتمالاً نه.
متأسفانه، انسانها اغلب توانایی پیشبینی ضعیفی دارند - نه تنها در تخمین واکنش دیگران به ما بلکه در اغراق در واکنشهای خود به رویدادهای آینده. این تمایل، شناخته شده به عنوان تعصب تأثیر، میتواند ما را به تمرکز بر جنبههای اشتباه یک رویداد مهم مانند عروسی سوق دهد.
به عنوان مثال، من خود را درگیر اضطراب در مورد هر جزئیات "عروس یائیل" دیدم. اگر از مدل مو، آرایش یا لباسم خوشم نیامد چه؟ من حتی در حالت تردید شش جفت کفش خریدم. ساعتها در پی لباس کامل بودم، اما وقتی زمان تغییر به لباس دومم رسید، تنها چیزی که میتوانستم به آن فکر کنم این بود، چرا اینقدر طول میکشد؟ کی میتوانم به رقص برگردم؟ چه اهمیتی دارد که چه میپوشم؟ در واقع، چیزی که "عروس یائیل" را بسیار خوشحال کرد، احاطه شدن توسط عزیزانش بود و نه اینکه چه شکلی خواهد بود.
ابزارهای ضروری برای عروس و داماد آینده
اگر تا اینجا خواندهاید، تبریک میگوییم! شما کمتر احتمال دارد که تبدیل به یک عروس یا داماد زورگو شوید، که این باعث میشود روند عروسی شما بسیار روانتر شود. اگرچه همه این تعصبات میتوانند بر زندگی روزمره شما تأثیر بگذارند، مانند هنگام خرید، اما آنها تمایل دارند در رویدادهای پر فشار مانند عروسیها تشدید شوند. برای کمک به هر زوج آینده، چند کارهایی که باید انجام دهید و نباید انجام دهید را برای زمانی که در حال آماده شدن برای روز بزرگ هستید، برای شما باقی میگذارم:
شما تازه وارد هستید: احتمالاً قبلاً ازدواج نکردهاید. با توجه به این نکته، سعی کنید خود را به خاطر ندیدن تصمیمات درست در همه مواقع قضاوت نکنید - این اولین تلاش شما در این نوع رویداد است.
تعصبات خود را به نفع خود استفاده کنید: وقت گذاشتن برای ایجاد یک بودجه میتواند کمک کند. حتی یک تخمین تقریبی از قیمت هر مورد میتواند از تعصب لنگر استفاده کند و به کاهش هزینههای بیش از حد مکرر کمک کند.
تعاملات کمتر به معنای تعاملات بهتر است: سعی کنید زمان زیادی را برای خریدهای خود صرف نکنید تا از برخی از تعصبات بالا جلوگیری کنید. اگر اتفاق افتاد، مطمئن شوید که تجربه عروسی خود را از ارزش واقعی محصول جدا کنید تا از هزینههای بیش از حد جلوگیری کنید.
جهان به دور شما نمیچرخد (حتی اگر امروز اینطور باشد): به یاد داشته باشید که اثر مرکز توجه صرفاً در ذهن شماست. اشتباهات در عروسی شما هیچ عواقب قابل توجهی نخواهد داشت. خوشبختانه، اکثر مردم جزئیات جزئی را به یاد نخواهند آورد.
شما یک عمر در پیش دارید: یک راه برای کاهش تعصب تأثیر و کاهش استرس، تعیین تاریخ برای رویدادهایی است که پس از عروسی اتفاق میافتند تا احساس کنید کمتر مهم است. به عنوان مثال، من بلیتهای جشنواره موسیقی بوستون را خریدم و پس از عروسی یک سفر به لندن برنامهریزی کردم. درک اینکه رویدادهای هیجانانگیز دیگری در راه است، ناخودآگاه پیشبینیهای احساسی را تعدیل میکند.
همه چیز عشق است: با تغییر تمرکز خود از چیزهای کوچکی که ممکن است اشتباه کنید و فکر کردن به آنچه به دست خواهید آورد، از کاهش تنفر از ضرر جلوگیری کنید - عشق از شریک زندگی خود، عشق از همه عزیزان خود در پذیرایی و جشن گرفتن با افراد و موسیقی مورد علاقه خود در مهمانی.
امیدوارم این مقاله بتواند به شما کمک کند تا نسبت به تعصباتی که اغلب در طول فرآیند برنامهریزی عروسی تشدید میشوند آگاه باشید. یک قانون کلیدی این است که احساسات خود را برای جشن خود محفوظ نگه دارید و عقلانیت را در فرآیند برنامهریزی اعمال کنید. با انجام این کار، میتوانید اطمینان حاصل کنید که روز عروسی شما پر از شادی و عشق خواهد بود، نه استرس و پشیمانی.
درباره نویسنده
یائیل مارک (نویسنده پرسنل)
یائیل مارک یک مدیر محصول با تجربه است که علاقه واقعی به اقتصاد/علم رفتاری دارد. در آثار خود، یائیل بر اجرای تئوریهای رفتاری قابل اجرا برای تأثیرگذاری بر پذیرش کاربر، بهبود ماندگاری و افزایش سطح تعامل تمرکز دارد.
دیدگاه خود را بنویسید