در سمت راست تابلوی سه‌لتی زیر، یک پیکر روی زمین نشسته است و در حال تمرین یوگا است. لغت سانسکریت یوگا به معنای «یوغ زدن» است و به روشی اشاره دارد که در آن نظم و انضباط به ما اجازه می‌دهد از طریق مدیتیشن و طیفی از حالات و قوانین برای تنفس، ذهن و بدن بی‌ثبات را رام کنیم تا بتوانیم بر نفس و احساسات خود غلبه کنیم و با آرامش به جهان هستی بیندیش. در تصویر مرکزی، پیشرفت معنوی چنان است که زمین از زیر پاهای یوگی ناپدید شده است. در آخرین تصویر، یوگی به کلی ناپدید شده است؛ او توانسته است خود را فراموش کند، ذهنش با جهان ادغام شده است و خودش بخشی از مطلق شده است.

بولاکی، سه جنبه از مطلق از نسخه خطی ناث چاریت، 1823، هند

محور خرد هندوئیسم، تعهد شدید آن به تلاش برای یافتن راه‌هایی برای مدیریت رنج‌های مختلف انسان بودن است. فرد عاقل کسی نیست که مشکلات را از زندگی خود حذف کرده است و فقط می‌تواند در مسیر از میان بردن رنج‌ها پیشرفت زیادی داشته باشد؛ بلکه کسی است که تکنیک هایی را برای کاهش هر ناراحتی که بر سر راهش قرار می گیرد پیدا کرده است. هندوئیسم به ما کلمه «تیتیکشا» را برای توصیف هنر نجیبانۀ تحمل رنج می‌دهد.

کسی که در تیتیکشا ماهر شده است انتظار ندارد همه چیز به خوبی پیش برود، درجه بالایی از بدبینی زیربنای خرد هندو است. هدف ما باید پرورش ظرفیتی برای بی‌تفاوتی مبتنی بر آگاهی از بیهودگی همه مزایای ظاهری زندگی باشد. پیرو تیتیکشا با تمرین روی مسائل نسبتاً کوچک شروع می‌کند: معمولاً ممکن است سعی کند بی‌توجهی خود را به گرما و سرما تقویت کنند. او ممکن است یک شب سرد را در خارج از منزل و برخی دوره‌های ناراحت‌کننده را در زیر آفتاب ظهر روز تابستان بگذراند. او ممکن است بیاموزد که خستگی زیادی را تحمل کند، ساعاتی را در یک اتاق خالی کوچک بگذراند و خود را از افکار پراکنده‌اش دور بدارد و این کار را با تقویت قدرت تمرکز خود در مرکز یک بازار پر سر و صدا دنبال کند. بدین ترتیب ممکن است او بی‌تفاوتی خود را نسبت به شهرت تقویت کند. او ممکن است به گروهی از افراد متعصب چیزی تحریک‌آمیز (اما درست) بگوید و توانایی خود را تقویت کند تا از سر و صدایی که به وجود می‌آید متاثر نشود. او ممکن است به همان اندازه به خوبی آموزش ببیند که از تمجید و چاپلوسی مصون بماند، توجه کند و کشش غرور خود را تضعیف کنند. نظرات همهآدم‌ها نباید مهم باشد. پس از سال‌ها تمرین او امیدوار خواهد بود که خود را به‌طور قابل‌توجهی در برابر هوس‌های سلامت، موفقیت، احترام و عشق مصون ببیند.

ما به ایده تمرین ورزشی در رابطه با بدن عادت کرده‌ایم. می دانیم که بدون تمرین زیاد نمی‌توانیم امیدوار باشیم که از نظر بدنی آماده باشیم. اما ما در برابر اقدامات مشابه در رابطه با ذهن خود مقاومت می‌کنیم. در این موارد معمولاً تصور می‌کنیم که یک یا دو ایده عاقلانه بلافاصله در آگاهی مستقر می‌شوند و افکار ما را برای دراز مدت تعیین می‌کنند. هندوئیسم به طرز معقولی ما را در راه تمرین ذهنی تشویق می‌کند. غرب یوگا را به عنوان یک فعالیت بدنی می‌شناسد. اما یوگا در شکل هندوی خالص آن مجموعه‌ای از تمرینات روانی-روحی است که به طرز ماهرانه‌ای برای رهایی ذهن از وابستگی‌های فاسدش طراحی شده است.

در یوگا ما  نباید به دنبال این باشیم که بدن‌های انعطاف‌پذیرتری داشته باشیم (اگرچه یوگا منافاتی با این مسئله ندارد). ما باید برای رسیدن به ذهنی که می‌تواند حتی زمینی را که روی آن نشسته‌ایم فراموش کند، خود را تحت فشار بگذاریم.