رسانه‌ها نوعاً وجود خود را با این استدلال توجیه می‌کنند که برای پیدا کردن و اصلاح بی عدالتی و فساد وجود دارند. اما برای ایجاد تغییر واقعی، به منظور ایجاد زمینه فشار مردمی که در نهایت صاحبان قدرت را مجبور به اصلاح نهادها و قوانین کند، آنچه واقعاً لازم است صرفاً بازگویی داستان‌های عجیب اینجا یا آنجا در مورد این یا آن مشکل نیست، بلکه تمرکز مداوم، منسجم و سیستماتیک بر جدی‌ترین مسائل زمان ما است که الزامی است.

و این، در شرایط وجود رسانه‌های مدرن، به‌طور کلی چیزی است که گم شده است، نه به شکل تصادفی، بلکه به دلایلی محکم و مستدل. به ندرت پیش می‌آید که داستانی بتواند بیش از یک هفته در اخبار بماند، هر چند که مهم باشد  و با این حال هیچ چیز اساسی نمی‌تواند در کمتر از یک سال یا معمولاً یک یا دو دهه تغییر کند. نیاز به تغییر دقیقه به دقیقه موضوع در دستورالعمل‌های عملکرد رسانه ریشه دوانده است. باید یک تغییر مداوم تمرکز وجود داشته باشد. هنگامی که هیجان انگیزترین و رسواترین جنبه یک داستان نوشته شد، وقت آن رسیده است که از آن گذر کنیم. هیچ چیز نمی‌تواند قدیمی و در عین حال مهم باشد. ما قرار است نگران باشیم، اما همیشه در مورد چیز جدیدی: تبعیض جنسی در مجلس، پهنای باند کند در حومه شهر، خرابی قطعه در موتور جت و کمبود ویتامین برای افراد زیر 5 سال. نگرانی پایان‌ناپذیر است اما همیشه در حال تغییر.

یک دیکتاتور مدرن که به دنبال کاهش انگیزه برای تغییر است، کاری مهم‌تر از سانسور اخبار در دستور کار خود خواهد داشت. او فقط باید یک جریان بی پایان از اخبار تکان دهنده را تضمین کند، مجموعه‌ای دائماً در حال چرخش از داستان ها در مورد قاتلان، طراحان مد، خوانندگان و پدوفیل‌ها که هر ظرفیتی را از مخاطب سلب می‌کند تا موضوعی را در مورد آنچه واقعاً باید به آن توجه کند و شانس تاثیرگذاری دارد را از خاطر ببرد. آنها باید مطمئن شوند که این مخاطب در اخبار غرق شده است، اخبار بیشتری نسبت به آنچه که می تواند مصرف کند داشته باشد، هرگز نمی‌تواند از محرومیت از دسترسی به اطلاعات شکایت کند و در عین حال هرگز نمی‌تواند اطلاعات واقعی‌ای جدا از آبشار حقایق جدا شده‌ای که در بیست و چهار ساعت گذشته در آن غوطه‌ور شده بود به دست آورد.

راه‌های بسیار بهتری هم برای بی‌توجه کردن اراده عمومی نسبت به سانسور وجود دارد. تیزهوشی، حواس‌پرتی، افراط و سردرگمی ابزارهای بی نهایت هوشمندانه‌تری هستند که می‌توانند به کار گرفته شوند تا اطمینان حاصل شود که وضعیت موجود می‌تواند برای همیشه دست نخورده بماند. فساد مدرن نیازی به تکیه بر هیچ چیز آشکاری مانند مقررات ندارد، فقط می‌تواند برای آزادی بیشتر استدلال کند. کسانی که جوامع ما را هدایت می‌کنند بسیار باهوش تر از آن هستند که اخبار را ممنوع کنند. آنها فقط بیشتر از آن چه  ظرفیتش را داریم به ما می‌دهند تا ما توانایی دیدن آنچه را که واقعاً در حال رخ دادن است از دست بدهیم.