خودشیفتگی یکی از اصطلاحات سوء تفاهم شده در زمان ماست. ما آنقدر از خودشیفته بد آگاه هستیم - کسی که غرور بیش از حدش جایی برای همدلی یا مهربانی برای آنها باقی نمی گذارد - که در خطر از دست دادن نقش اصلی که خودشیفتگی باید در رشد هر انسان سالم ایفا کند، هستیم.

هیچ یک از ما بدون فرصتی برای دوست داشتن عمیق خود قادر به پیشرفت نیستیم. همانطور که روان درمانی تشخیص می دهد، ما به طور جهانی به مقداری از آنچه «خودشیفتگی سالم» نامیده می شود، نیاز داریم، احساس دوست داشتنی بودن و جایگاه شایسته خود در جهان که به ما واگذار شده است…»