این یک نکته واضح است، اما از آنجایی که ما مدام آن را فراموش می‌کنیم، تأکید بر آن ضروری است: رسانه‌ها بیشتر به مشکلات علاقه‌مند هستند. تنها چیزهایی که ما واقعاً به ما گفته می‌شود که به آن توجه کنیم چیزهای وحشتناک هستند. قبل از اینکه یک لحظه خاص به یک داستان تبدیل شود، باید چیزی به شدت اشتباه پیش برود. وقتی صحبت از اخبار می‌کنیم، واقعاً به روایت مداوم فاجعه و خطا اشاره می‌کنیم. اخبار - همانطور که ما معمولاً فکر می‌کنیم - به آنچه اخیراً اتفاق افتاده مربوط نیست؛ بلکه گزارشی است  از آنچه که باید ترسناک و شوکه کننده باشد. وقتی خبرنگاران از یک «روز خبری کند» شکایت می‌کنند، آنچه در عمق وجودتأسفش را می‌خورند، رویدادی است که - برای چند ساعت، شاید به دلیل یک کندی گیج‌کننده از سوی رسانه‌ها - به ما اجازه داده است که تصور کنیم ممکن است دلایلی برای امیدوارد بودن وجود داشته باشد.

نورافکن رسانه‌ها «واقعیت» را روشن نمی‌کند، بلکه بر مجموعه‌ای از پیش انتخاب‌شده از وقایع که وحشتناک می‌نماید  و مسلماً چندان به واقعیت‌های جهان شباهت ندارد، نور می‌اندازد. داستان‌های که گویی توسط یکی از اجداد قرون وسطایی ما روایت شده و هیچ‌کسی خارج از مرزهای روستا آن را نشنیده است.

بیشتر اوقات، خبرهای فاجعه و تراژدی بر ما هجوم می‌آورند. اما در یک نوع خلق و خوی خاص، دیوار های دفاعی ما شروع به فروپاشی می‌کنند. وحشت‌های بیرونی می‌توانند با وحشت‌های درون ما چفت شوند. ممکن است دیگر نتوانیم در برابر آنچه که می‌شنویم مقاومت کنیم: اینکه ما در یک تراژدی هستیم، که چپ به اندازه راست بد است و اینکه خشم و کینه غالب هرگز پایان نخواهد یافت. ممکن است «اطلاعات» بیشتری نسبت به هر زمان دیگری داشته باشیم - اما ممکن است در آستانه از دست دادن عقل خود باشیم.

ما باید اصرار کنیم که وقتی دیوار دفاعی ما پایین می‌آید، رسانه واقعیت را پیدا نمی‌کند، بلکه آن را جعل می‌کند. رسانه تصمیم می‌گیرد - هر روز در اتاق‌های خبر خود - آنچه ظاهراً «اتفاق افتاده» است ر بسازد. و با این حال، در خارج از اتاق‌های خبر، خیلی چیزها اتفاق می‌افتد. اگر قرار است دوام بیاوریم، باید لحظات نرمال و آرام‌تر بشریت را تمام وقت در ذهن خود داشته باشیم.

بسیاری از ما یک مجموعه بی‌نهایت از دلایل برای تحمل زندگی نداریم و می‌توانیم در یک روز بد از هرگونه امیدی برای ادامه زندگی تهی شویم. ما نیازی نداریم در قفس ساخته شده برای ما توسط افرادی که زندگی آنها به جستجوی منابع بی‌اعتباری و درد دائمی بستگی دارد، باقی بمانیم. ما می‌توانیم یاد بگیریم که با روش خودمان، به خاطر خودمان، داستان بشریت را تعریف کنیم. هیچ الزامی وجود ندارد که ما به‌طور غیرقابل انعطاف به همه چیزهایی که ناراحتمان می‌کند، خیره شویم. ما می‌توانیم شروع کنیم به ساختن و خواندن نسخه عادلانه‌تر و قابل تحمل‌تری از واقعیت.