در اواخر دوران فعالیت حرفه‌ای خود، زیگموند فروید به طور خلاصه به امکان وجود یک عامل درمانی در آینده فکر کرد. این ماده فرضی از قابلیت قابل توجهی برای پایین آوردن خود به خود مکانیسم‌های دفاعی بیمار برخوردار بود و در نتیجه دسترسی بدون مانع به ضمیر ناخودآگاه را فراهم می‌کرد. تا طلوع قرن بیست و یکم، به نظر می‌رسید که کاندیدایی بالقوه برای این منظور در صحنه روان‌درمانی ظهور کرده است: MDMA (3,4-methylenedioxymethamphetamine).

روان‌درمانی بر این اصل استوار است که بیماری روانی ناشی از مواجهه نکردن با مسائلی در ذهن است. اما بسیاری از ما، حتی در کنار مهربان‌ترین درمانگران، هر چقدر هم که تمایل داشته باشیم، قادر نیستیم به اندازه‌ی کافی از موضع دفاعی خود دست بکشیم تا به عمیق‌ترین و پنهان‌ترین افکارمان برسیم. قدرت دفاع‌های روانی ما ممکن است مسیر درمان و امکان بهبود را به طور کامل مسدود کند.

اینجاست که MDMA می‌تواند امیدی  به‌وجود آورد. این ترکیب شیمیایی به سادگی فرد را مسموم نمی‌کند. برخلاف الکل یا ودکا، فرد را در حالت سستی و رخوت قرار نمی‌دهد. بلکه در حالی که ذهن را هوشیار و بیدار نگه می‌دارد، مکانیسم‌های ترس را که باعث سرکوب اطلاعات می‌شوند، تضعیف می‌کند. MDMA به ما امکان می‌دهد احساس کرده و شفاف فکر کنیم، اما بدون موانع و محدودیت‌های معمول. ذهن به اندازه‌ی کافی احساس شجاعت می‌کند تا به مکان‌هایی برود که به طور معمول از آن‌ها دوری می‌جوید.

علاوه بر این، MDMA (که دلیل آن هنوز برای دانشمندان مشخص نیست) با مصرف در شرایط مناسب (در اتاقی آرام، با موسیقی ملایم، چشم‌بند و معمولاً با حضور یک درمانگر مهربان و کنجکاو) میل به خودکاوی را در ما افزایش می‌دهد. به خودمان فرصتی می‌دهیم - که شاید سال‌ها از آن اجتناب کرده‌ایم - تا به تمام جنبه‌های آسیب‌زای روان خود که نیاز به توجه دارند، بیاندیشیم. ممکن است متوجه نیاز مبرم به تأمل درباره‌ی دوره‌ای از کودکی، فردی از گذشته یا مشکلی در روابط‌مان شویم که هرگز آن‌قدر آرام نبوده‌ایم تا به آن فکر کنیم.

در عین حال، به دلیل کاهش موانع روانی، تمایلی برای پنهان کردن این مطالب نداریم. ممکن است آن‌ها را یادداشت کنیم یا آزادانه درباره‌شان با درمانگر صحبت کنیم. می‌توانیم نوعی «معدن روانشناختی» کمیاب را به سطح بیاوریم، اصیل، بدون تحریف و مرتبط با debilitating [1] neuroticism [2] symptoms [3] ما. حتی ممکن است در یک جلسه به اندازه‌ی پنج سال درمان استاندارد پیشرفت کنیم.

MDMA در حال حاضر در سراسر جهان غیرقانونی است - و تنها در برخی از محیط‌های بالینی ایمن قابل تجربه است - اما وعده می‌دهد که روزی روان‌درمانی را به همان شکلی که مشتاق‌ترین طرفدارانش همواره آرزو داشتند، کارآمد و از لحاظ ساختاری مشابه با هدف نهایی آن کند.