لحظاتی در زندگی زوجها وجود دارد که آنچه بهعنوان یک مکالمه ساده شروع شد، ناگهان به یک درگیری شدید انتقام جویانه تبدیل میشود؛ زیرا یکی از طرفین حرکتی انجام میدهد که - همانطور که طرف دیگر در طول بحث اشاره میکند - کاملاً به موضوع اولیه بیربط است.
ممکن است یک زوج به آرامی در مورد یک موضوع بهظاهر بیاهمیت صحبت کنند. مثلاً اینکه چگونه شب به مهمانی بروند، آیا وقت شده که دوباره مادرشان را دعوت کنند یا نه و یا اینکه شکل درست نوشتن کلمه پرتقال است یا پرتغال. سپس یک از طرفین با سرعتی گیجکننده چیزی را مطرح میکند که به نظر میرسد کاملاً نسبت به حرفهای قبلی بیربط است. ممکن است بگوید: «خب، من حتی نمیخواهم به مهمانی بروم، چرا ارزشمندترین لحظات ما همیشه به حضور صدها شاهد نیاز دارد؟ چرا سال گذشته در ایتالیا لازم بود دوستت و خواهرش را هم دعوت کنیم؟ »
یا ممکن است با همان خشم پاسخ دهند: «تو همیشه اینطوری، نه؟ مثل سال گذشته در خانه پدرت که هر بار چیزی میگفتم، با من مخالفت میکردی و اشاره میکردی که برای تو خیلی سخت است که با من باشی. چرا نمیتوانی برای یک بار هم که شده طرف من را بگیری؟!»
در این مرحله، طرف شنونده این حرفها مسئول است پاسخ دهد که رویه بحث بهشکل فاحشی نقض شده و اتفاق بسیار اشتباهی رخ داده است که آنها حق دارند از آن ناراحت باشند و از این به بعد باید روی بحث اصلی متمرکز بمانند. به هر حال، این گفتگو بر سر این بود که آیا باید برای مهمانی تاکسی گرفت یا نه، نه در مورد اتفاقی که سال گذشته در ایتالیا افتاد. یا قرار بود در مورد املای درست کلمه حرف بزنند، نه توازن قدرت بین زوجین. بسیار توهین آمیز است که موضوع باید به این شدت و با این همه هشدار منحرف شود. به زودی یک بحث جدید در مورد اینکه بحث در مورد چه چیزی درست یا مناسب است و اینکه قبل از مطرح شدن یک موضوع جدید و بزرگ باید چه هشدارهایی داده شود، به وجود میآید.
ما ممکن است چنین اختلافاتی را «بحثها مهارنشده» بنامیم، زمانی که بحث در مورد موضوع X به سرعت یک ادعای محدود اما بسیار بزرگتر را در مورد موضوع Y به میان میکشد. ادعیی که گیرنده آن را نادرست خواهد دانست.
این نوع بحث نشانه رابطهای است که در آن بهداشت عاطفی رعایت نشده است، موضوعات تنشزا در آن به درستی مورد بحث قرار نگرفته، پاکسازی نشده است و از بین نرفته است، و بنابراین ناامیدیها و احساسات ناخوشایند برای آزاد کردن انرژی رها شده اس و مدت زیادی گذشته تا آشکار شود. به نظر میرسد شخصی که اظهارات کینهتوزانه تسریع شده را بیان میکند، نامعقول عمل کرده و مقصر افزایش ناگهانی خشم است، اما دیوار خطرناکی از مه از پیش ایجاد شده است که مسلماً هر دو طرف مسئول آن هستند.
شخصی که مورد خطاب تکهپرانیهای ناگهانی قرار میگیرد، به یک معنا درست میگوید که آنها درست میگویند که مواجهه با این حرفها بدون رعایت نزاکت بسیار ناخوشایند است. آنها همچنین حق دارند که میگویند این نکات خیلی باعجله مطرح شده است. اما با در نظر گرفتن دقیقتر موضوع میفهمیم که طرف متهم به عجله کردن مستقیماً به سراغ هستهی اصلی موضوعی میرود که باید مدتها پیش پوشش داده میشد. بحث مهارناپذیر نشاندهنده برخی کارهای ناتمام است که تبادل آزاد و طبیعی صمیمیت را قطع میکند.
زمانی که میتوانیم بحث را مدیریت کنیم، نباید آن را از شریکمان پنهان کنیم، خصوصاً اگر او فرآیند مکالمه را دنبال نکرده است. به یک معنا هرگز زمان بدی برای مطرح کردن یک موضوع بزرگ نیست. بهطور کلی، دو عاشق باید مرتباً به خود اجازه دهند که دنبالهای از مشاجرات کوچک داشته باشند تا در آینده توسط بحثهای نامنظم بزرگ غافلگیر نشوند و از هم نبرند.
دیدگاه خود را بنویسید