قطعاً داشتن روابط دوستانه‌ی مستحکم برای همگان ضروری است؛ اما افرادی که از سطوح بالای اضطراب رنج می‌برند، به شکل ویژه‌ای به این نوع روابط وابسته‌اند. همانطور که در ادامه بررسی خواهیم کرد، یکی از راهکارهای اصلی برای مهار اضطراب، معاشرت با افراد مناسب است.

با این وجود، اغلب ما به اشتباه تصور می‌کنیم که به سرعت مفهوم «دوست خوب» را درک کرده‌ایم. تمایز قائل شدن میان یک دوست حقیقی و فردی که صرفاً ادعای دوستی دارد، امری ضروری است. هر دو ممکن است در مناسبت‌های اجتماعی حضور داشته باشند، ظاهری مهربان از خود نشان دهند و وفاداری خود را اعلام کنند؛ اما تنها یک دسته از این افراد، شایستگی لقب «دوست» را دارا هستند و بدین ترتیب، تنها آن‌ها می‌توانند به شکل مؤثری از سلامت روان فرد مضطرب حمایت نمایند.

در ادامه به برخی ویژگی‌های یک دوست حقیقی اشاره خواهیم کرد:

۱. تجربه رنج

شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما یکی از الزامات بنیادین برای شکل‌گیری یک دوستی حقیقی، تجربه رنج است. این رنج باید عمیق و اساسی باشد. هرچند تمایل بر این است که تصور کنیم افراد می‌توانند به طور ذاتی با دیگران همدردی کنند و به صورت خودجوش با دردهای دیگران احساس همبستگی داشته باشند، حقیقت ناخوشایند این است که ذهن انسان ابزاری کم‌تحرک و خودمحور است. تا زمانی که فرد به طور شخصی رنج را تجربه نکرده باشد، به سختی می‌تواند تصور کند که رنج کشیدن برای فرد دیگری به چه معناست. همدردی تنها از طریق مواجهه با درد و رنج شخصی شکل می‌گیرد. برای تبدیل شدن به دوستی واقعی، فرد ناگزیر است تجربه‌ای نزدیک و شخصی از  دشواری‌های زندگی داشته باشد. آشنایی با حداقل برخی از موارد زیر ضروری است: بیماری (جسمی و روانی)، تحقیر، شکست، قلدری، مشکلات مالی، رسوایی عمومی، بی‌توجهی دوران کودکی، انزوا، شکست و وحشت. کسی که هرگز شبی را اشک‌ریزان نگذرانده، بر خودش خشم نگرفته و به بیهودگی وجودش شک نکرده است، نمی‌تواند دوست خوبی باشد. افراد خوش‌بخت و بی‌تجربه می‌توانند ویژگی‌های مثبت بسیاری داشته باشند، اما یک دوست واقعی هرگز از میان آن‌ها انتخاب نخواهد شد.

۲. پذیرش مسئولیت در قبال رنج

با وجود ضرورت تجربه تلخی و مصیبت، صرفِ رنج کشیدن به تنهایی نمی‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک دوست حقیقی شود. در بدترین حالت ممکن، رنج بدون تحلیل و پذیرش مسئولیت، می‌تواند منجر به خودبزرگ‌بینیِ آمیخته با خشم گردد. فرد رنج‌دیده در چنین حالتی، همگان را مقصر می‌پندارد و خود را بی‌گناه و دنیا را ظالم می‌داند. به عبارت دیگر، این فرد گرفتار خودشیفتگی و قضاوت دیگران می‌شود و به جای درس گرفتن از تجربیات تلخ، در باتلاقِ سرزنش و نفرت فرو می‌رود.

در مقابل، دوست حقیقی و مهربان کسی است که فراتر از سطح ظاهری رنج کشیدن رفته و به راستی غم‌انگیزتر، عمیق‌تر و دردناک‌تر از آن پی برده است: بخش قابل توجهی از مشکلات ناشی از اشتباهات و قصور خود او بوده است. مصیبت‌های او تا حدودی ناشی از حماقت، تعصب و اقدامات نابخردانه‌ی اوست. او دیگر به دنبال نفرت از دیگران و فرافکنی مسئولیت‌ها نیست؛ غرور و سرزنش را رها کرده و اشتباهات و خطاهای خود را پذیرفته است.

همین پذیرش مسئولیت، یکی از ارکان اصلیِ شکل‌گیری دوستی حقیقی است. این ویژگی، یک دوست خوب را نسبت به لغزش‌ها و خطاهای شما همدل می‌کند. او از تجربه‌ی شخصی خود می‌داند که چگونه کسی با وجود نیک بودن و داشتن قلبی پاک، می‌تواند در دام اشتباهات گرفتار شود و گرفتار مشکلات و مصیبت‌ها شود. او به بی‌گناهی مطلق خود ایمان ندارد و چنین انتظاری نیز از شما ندارد. او صرفاً از طریق تجربه دریافته است که همه‌ی ما انسان‌ها در طول زندگی مرتکب اشتباه می‌شویم و نیازمند بخشش هستیم و آماده است تا این بخشش را به طور کامل در حق شما جاری کند. علاوه بر آن، درک عمیقِ اشتباهات گذشته و پذیرش مسئولیت برای آن‌ها، به او این توانایی را می‌بخشد تا با دلسوزی و همدلی، شما را در مسیر اصلاح و بهبود یاری کند.

۳. درک بی‌عدالتی ذاتی دنیا: ریشه اصلی مهربانی

یکی از سریع‌ترین مسیرهای سقوط به تاریکی و بی‌عاطفگی، باور به عدالت ذاتی دنیاست. در دنیایی که منصفانه عمل می‌کند، نیازی به تامل عمیق و دلسوزانه درباره‌ی سرنوشت افراد به حاشیه رانده شده‌ی جامعه مانند ولگردها، زندانیان و طردشدگان اجتماعی احساس نمی‌شود. در چنین نگرشی، آن‌ها مستحق سرنوشت و محکومیت‌شان تلقی می‌شوند و حتی نیازی به بررسی دقیق اخبار و زیر سوال بردن افرادی که به عنوان «با تقوا» و «نجیب» ستایش می‌شوند، وجود ندارد. سیستم ارزش‌های جاری ظاهراً درست و بی‌چون و چراست و تنها کافی است به طور کامل از آن پیروی کرد. در چنین دنیایی، عوام و جمعیت غالب حق را به خودشان اختصاص می‌دهند.

اما به محض درک این حقیقت که دنیا در واقع بی‌رحمانه تصادفی و غیرعادلانه است، قضاوت‌ها می‌توانند فاسد و گمراه‌کننده باشند و پاداش‌ها همواره ملازم با اعمال نیک نیستند، ناگهان همه چیز پیچیده‌تر می‌شود - اما به موازات آن، مهربانی نیز رنگ و بوی عمیق‌تری به خود می‌گیرد. در این بستر، گدا و طردشده‌ی اجتماع به جای نفرت، سزاوار همدردی شما می‌شوند و جمعیت خودبزرگ‌بین و از خود راضی، به جای تایید، مستحق تردید و زیر سوال بردن هستند. افراد خوب می‌توانند در دام مشکلات و گرفتاری‌ها بیفتند و حتی خطاکاران نیز می‌توانند شایسته‌ی فرصت دوباره‌ای باشند.

دوست حقیقی با درک پوچی و بی‌رحمیِ بسیاری از معیارهای رایج که اکنون بر مفهوم عشق حاکم است، آماده‌ی بخشیدنِ عشق بی‌قید و شرط است. او می‌داند که زندگی سرشار از فراز و نشیب است و افراد می‌توانند در شرایط مختلف، دست به انتخاب‌های اشتباه بزنند. این آگاهی عمیق به او این توانایی را می‌بخشد تا با مهربانی و بدون قضاوت، در کنار شما باشد و در مسیر اصلاح و بهبودی یاری‌تان کند.

به عبارت دیگر، درک عمیق بی‌عدالتی ذاتی دنیا، زمینه‌ساز شکل‌گیری نوعی هوش عاطفی و دلسوزی می‌شود که ویژگی اساسی یک دوست حقیقی است.

۴. فراتر از جاه‌طلبی: شرط لازم برای دوستی عمیق

افراد جاه‌طلب، بی‌تردید موتور محرکه‌ی پیشرفت بشریت هستند. آن‌ها امور را به سرانجام می‌رسانند، اعتماد به نفس‌شان تاریخ را رقم می‌زند و پیشرفت جامعه تا حد زیادی مدیون عزم راسخ و خودباوری هوشمندانه‌ی آن‌هاست. اما همین جاه‌طلبی می‌تواند مانعی بر سر راه شکل‌گیری دوستی‌های عمیق باشد.

در دیدارهای اجتماعی با افراد بسیار جاه‌طلب، آن‌ها اغلب با ظرافت خاصی به دنبال برجسته‌سازی دستاوردها و پیشرفت‌های خود هستند. به نظر می‌رسد برای آن‌ها کل زندگی به مثابه‌ی یک رقابت تحصیلی بزرگ تلقی می‌شود و مرگ صرفاً مهر تاییدی بر موفقیت نهایی برندگان است. با این حال، چنین افرادی به سختی می‌توانند دوست خوبی باشند.

دوستی حقیقی مستلزم کنار گذاشتن خودنمایی و جلب توجه برای مخاطبان خیالی است. دوستان خوب دیگر به «قضاوت مردم» اهمیت نمی‌دهند (هرچند این موضوع شاید در جوانی برایشان دغدغه بوده است). آن‌ها دیگر درگیر بازی‌های رقابتی جامعه (احتمالاً به دلیل اشتباهات خود کنار گذاشته شده‌اند) نیستند و به دنبال کسب تایید و تمجید دیگران نمی‌باشند.

آنچه برای یک دوست حقیقی اهمیت دارد، در زمان باقی‌مانده‌ی عمر، برقراری ارتباطی صمیمی و صادقانه است. آن‌ها تمایل دارند در کنار سایر افراد «شکسته‌خورده» و صادق، بدون تکلف و تجمل، مهربانی و حمایت را رد و بدل کنند. اهمیت آن‌ها به شما ناشی از یک دستاورد عظیم انسانی است: آن‌ها توانسته‌اند هرگونه شیفتگی خودآزارانه به خود را رها کنند و در عوض، بر ایجاد روابط عمیق و معنادار تمرکز نمایند.

این رهایی از خودشیفتگی، به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا با دلی گشاده و بدون قضاوت در کنار شما باشند و در مسیر بهبود و پیشرفت، یاری‌تان کنند. در واقع، درک پوچی رقابت‌های دنیوی و رها شدن از جاه‌طلبی مفرط، زمینه‌ساز شکل‌گیری نوعی هوش عاطفی و دلسوزی می‌شود که ویژگی اساسی یک دوست حقیقی است.

خلاصه

دوست حقیقی کسی است که فروتنی را در آغوش گرفته، غرور را رها کرده و از اشتباهات گذشته درس‌های ارزشمندی آموخته است. او به این درک عمیق رسیده که مهربانی، مهم‌ترین صفت در زندگی است. این درک در صبر و شکیبایی او نسبت به نگرانی‌ها و پشیمانی‌های شما، همدلی بی‌حد و حصر او و توانایی‌اش برای طنز لطیف و مهربانانه نمود می‌یابد. ملاقات با حتی یک یا دو نفر از چنین افرادی در طول زندگی، نعمتی بزرگ و موهبی گرانبهاست که می‌تواند آرامشی عمیق و پایدار را به ارمغان آورد.