بیماری‌های روانی می‌توانند مانع از درک زیبایی‌ها و لذت‌های دنیای بیرون شوند. در این مقاله، به بررسی تاثیر فقدان قدردانی بر سلامت روان و راهکارهایی برای غلبه بر آن می‌پردازیم. با الهام از آثار هنرمندانی همچون گوستاو کایبوت و یین‌ژِن، امپراتور سلسله‌ی چینگ، می‌آموزیم که چگونه با وجود چالش‌های درونی، لحظاتی را به قدردانی از زیبایی‌های ساده‌ی زندگی اختصاص دهیم و جرقه‌های امید را در خود روشن نگه داریم.

هر چقدر هم که زندگی غم‌انگیز شود، هرگز از لذت یک حمام داغ دور نیستیم. غوطه‌ور شدن در فضایی گرم و شبیه به رحم مادر، فاصله‌ی قاطعی بین ما و همه‌ی آن چیزهایی ایجاد می‌کند که باعث ترس، خشم و احساس ناکافی بودن ما در دنیای خشن و بی‌تحرک بیرون شده‌اند.

هنگامی که نگران هستیم، عقل سلیم مصمم خود را به کار می‌گیریم و تمام توان خود را به کار می‌بندیم تا همه چیزهایی که ممکن است در آینده رخ دهد را پیش‌بینی کنیم. سعی می‌کنیم ناشناخته‌ها را از شگفتی‌هایشان عاری کنیم؛. طبیعی است که فقط می‌خواهیم آینده را کنترل کنیم.

آیا شما هم به شانس، بخت و اقبال اعتقاد دارید؟ آیا در روزگار ما هنوز جایگاهی برای این باورها وجود دارد یا خیر؟ و به چه شکل این باورها تأثیری در برخورد ما با شکست و پیروزی دارند؟ در این ویدیو، به بررسی این مسائل خواهیم پرداخت. با بررسی تاریخچه و ریشه‌های اعتقاد به شانس و بخت، درک بهتری از جایگاه آن در روزگار ما خواهید داشت. همچنین، تأثیر این باورها بر برخورد ما با شکست و پیروزی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با تماشای این ویدیو، به نقد و بررسی اعتقادات شخصی خود و درک عمیق‌تری از تأثیر شانس و بخت در زندگی خواهید رسید.

درک درمانیِ خود به معنای مطالعه‌ی شخصیت خود در زمان حال و حساس شدن نسبت به مجموعه‌ای از حافظه‌های پنهانی است که زیربنای شیوه‌ی تفکر ما هستند. چرا از رسوا شدن می‌ترسیم؟ چرا موقعیت اجتماعی برای ما بسیار مهم است؟ چرا نگران این هستیم که به ما «احمق» بگویند؟ چرا باور داریم که نمی‌توانیم در روابط مرز تعیین کنیم؟

ذهن سالم در بدنی سالم! در این مقاله، به بررسی نقش محیط و عادت در سلامت روان و راهکارهایی برای ارتقای آن با الهام از آموزه‌های مذهبی می‌پردازیم.

اینکه صرف نظر از تصویری که گروهی عصبانی و پر سر و صدا در جامعه ایجاد می‌کنند، مشکل بسیار رایج‌تر، هرچند (به طور طبیعی) نامرئی، تمایل متضاد، ناتوانی گسترده در عصبانی شدن، عدم توانایی طرح درست و مؤثر شکایت، فرو خوردن خفه‌کننده‌ی سرخوردگی است – و تلخی، «بیرون‌ریزی» پنهانی و افسردگی خفیفی که از عدم اجازه دادن به هر یک از غم‌هایمان برای یافتن بیان درست ناشی می‌شود. به ازای هر کسی که بیش از حد بلند فریاد می‌زند، حداقل بیست نفر وجود دارند که به ناحق صدای خود را از دست داده‌اند.

در نگاه اول، تمایل به خوشایند دیگران ممکن است صرفاً نشانه‌ای از شخصیتی دلنشین به نظر برسد. چه ایرادی می‌تواند در کسی باشد که همیشه لبخند بر لب دارد، خوش‌برخورد است، موافقت می‌کند و مانع ایجاد نمی‌کند؟ در دنیایی پر از سختی، مگر خواهان افزایش تعداد چنین افرادی در جامعه نیستیم؟

این مقاله به بررسی سوگیری مهار می‌پردازد که باعث می‌شود ما توانایی خود در کنترل تکانه‌ها را بیش از حد ارزیابی کنیم. این مقاله به شما کمک می‌کند تا بفهمید چرا گاهی اوقات در برابر وسوسه‌ها تسلیم می‌شوید و چگونه می‌توانید بر این سوگیری غلبه کنید.