نوشته‌های خودشناسی


در این صفحه به مسائلی پیرامون خودشناسی می‌پردازیم: از جمله: چگونه از تروما بهبود پیدا کنیم | چگونه بر دوران کودکی خود غلبه کنیم | چگونه یاد بگیریم خود را دوست داشته باشیم | چگونه با بیماری روانی مقابله کنیم | چگونه به بلوغ عاطفی دست پیدا کنیم



تداعی آزاد: کلید واکاوی ناخودآگاه

تداعی آزاد: کلید واکاوی ناخودآگاه

یکی از اصول بنیادین روانکاوی این است که فراموشی آسیب‌های روانی، زمینه‌ساز بیماری می‌شود. به عبارت دیگر، فراموش کردن تجربیات تلخ و ناگفته‌ای که به شدت نیاز به بیان دارند، منجر به بروز اختلالات روانی می‌گردد. تاریخچه‌ی پرفراز و نشیب روانکاوی، روایتگر تلاش‌های گسترده...
روابط بی‌پاسخ: دلتنگی برای سایه‌ها

روابط بی‌پاسخ: دلتنگی برای سایه‌ها

از منظر روانشناسی، روابط عاطفی که در آن‌ها عشق به طور متقابل ابراز و دریافت نمی‌شود، امری شایع و ناخوشایند به شمار می‌رود. افراد در چنین موقعیت‌هایی تمایل دارند به سرعت خود را از این رابطه خارج کنند. چرا باید در رابطه‌ای ماندگار شد که در آن احساسات عمیق به درستی درک و ارج دا...
رهایی از سایه گذشته: درک تروما از طریق علائم آن

رهایی از سایه گذشته: درک تروما از طریق علائم آن

تروما، زخمی عمیق بر روان انسان است که می‌تواند سایه‌ای تاریک بر زندگی ما بگذارد. اما رهایی از این سایه و التیام زخم‌های گذشته غیرممکن نیست. کلید این رهایی، درک عمیق‌تر ماهیت تروما و علائم آن نهفته است.
خودکشی

خودکشی

افراد به دلیل نحوه تفسیر وقایع دست به خودکشی می‌زنند. لازم به تاکید است که تفسیرهای مهربان‌تر، پیچیده‌تر و ظریف‌تری از همان وقایع نیز وجود دارد، اما به دلیل ریشه‌های یک آسیب روحی، این تفسیرها از دسترس فرد خارج شده‌اند.
شرم، یکی از آزاردهنده‌ترین نشانه‌های آسیب‌های روحی است.

شرم، یکی از آزاردهنده‌ترین نشانه‌های آسیب‌های روحی است.

زمانی که احساس شرم می‌کنیم، درگیر نفرتی ابتدایی و عمیق نسبت به خودمان می‌شویم؛ خجالتی فراگیر که وجودمان، خواسته‌هایمان و کارهایی که انجام داده‌ایم را در برمی‌گیرد.
وسواس فکریِ خالص: هنگامی که ذهن میدان نبرد است

وسواس فکریِ خالص: هنگامی که ذهن میدان نبرد است

در میان اختلالات روانی، معدودی به اندازه وسواس فکری خالص (Pure OCD) یا همان افکار مزاحم، فرد را فروتن و وحشت‌زده می‌کنند. در اختلال وسواس فکری-جبری (OCD) رایج، فرد درگیر نگرانی‌هایی است که او را مجبور می‌کند به‌طور وسواس‌گونه و اغلب بی‌حاصل، عملی را به‌طور مکر...
خوش‌رفتاری: روی دیگر سکه‌ی عزت نفس پایین

خوش‌رفتاری: روی دیگر سکه‌ی عزت نفس پایین

در نگاه اول، تمایل به خوشایند دیگران ممکن است صرفاً نشانه‌ای از شخصیتی دلنشین به نظر برسد. چه ایرادی می‌تواند در کسی باشد که همیشه لبخند بر لب دارد، خوش‌برخورد است، موافقت می‌کند و مانع ایجاد نمی‌کند؟ در دنیایی پر از سختی، مگر خواهان افزایش تعداد چنین افرادی در جامعه نیستیم؟
تمایز میان افراد با عملکرد بالا و افراد فوق العاده موفق

تمایز میان افراد با عملکرد بالا و افراد فوق العاده موفق

در حوزه عملکرد بالا، غالباً خط تمایز میان افراد با استعداد خارق العاده، افراد با انگیزه ی خستگی ناپذیر و افراد فوق العاده موفق که به دنبال دستاوردهای بی وقفه هستند، مبهم می شود. در حالی که هر سه گروه ممکن است نتایج چشمگیری را به نمایش بگذارند، انگیزه های بنیادی که محرک تلاش های آنهاست، به طور قابل ت...
مازوخیسم: مفهومی چالش برانگیز

مازوخیسم: مفهومی چالش برانگیز

مازوخیسم از آن دسته مفاهیم روانشناختی است که درک آن برای بسیاری از ما دشوار است. چطور می‌توان از لذت و درد در کنار هم سخن گفت؟ چطور ممکن است فرد آگاهانه به دنبال ناخوشایندی و تحقیر برود و آن را بر شیرینی و مهربانی مقدم بداند؟ چرا به سادگی به سمت خوبی و اطمینان خاطر حرکت نکنیم و عذاب را برای همی...
بی‌خوابی: ذهن‌مان به دنبال چه چیزی است؟

بی‌خوابی: ذهن‌مان به دنبال چه چیزی است؟

بی‌خوابی گاهی ناشی از تشنگی یا گرمای بیش از حد است، اما در اغلب موارد، ریشه در روان ما دارد. بی‌خوابی، انتقام ناخودآگاه ذهن از تلاش‌های ما برای سرکوب برخی افکار در طول روز است. بیدار ماندن در نیمه‌های شب، نشانه‌ی نیاز به تفکر درباره‌ی موضوعی است که به دلیل مشغله‌ی...
مراقبت بیش از حد: زندگی در سایه ترس

مراقبت بیش از حد: زندگی در سایه ترس

بسیاری از ما در دسته‌ی نکبت‌باری به نام «مراقبت بیش از حد» قرار می‌گیریم. یعنی ما نه تنها مراقب و متعارف نیستیم، بلکه تقریباً تمام اوقات در وحشت و نگرانی به سر می‌بریم. ما، در اردوگاه ناخوشایند مراقبت بیش از حد، با وحشت از خواب بیدار می‌شویم، روز را با ترس و هراس...
جاذبه و خطر شهرت: جستجویی برای نیازهای برآورده نشده

جاذبه و خطر شهرت: جستجویی برای نیازهای برآورده نشده

تمایل به شهرت اغلب از اشتیاق عمیق به ارتباط و تأیید نشأت می‌گیرد که غالباً در تجربیات اولیه غفلت یا آسیب عاطفی ریشه دارد. از دور، شهرت وعده‌ای درخشان به نظر می‌رسد: احترام، ستایش و مهربانی. با این حال، این بت‌پرستی پیچیدگی‌های روانی را که در زیر شکار بی‌وقفه برای شهرت ن...
گسستگی روانی: انعکاس ماندگار تروما

گسستگی روانی: انعکاس ماندگار تروما

گسستگی روانی، پدیده‌ای در سلامت روان که با بی‌حسی یا جدایی عاطفی مشخص می‌شود، چالشی منحصر به فرد در تشخیص و درمان ایجاد می‌کند. برخلاف علائم آشکارتر مانند اضطراب یا افسردگی، گسستگی در غیاب آرام و پنهان تعامل عاطفی خود را نشان می‌دهد. این حالت، انقطاع از احساسات، افکار و خاطر...
رویارویی‌گریزی: مانعی بر سر راه خودباوری و روابط سالم

رویارویی‌گریزی: مانعی بر سر راه خودباوری و روابط سالم

رویارویی‌گریزی صرفاً به معنای بیزاری از مشاجره نیست، بلکه رفتاری است که نشانگرِ ناتوانی عمیق در ورود به هر نوعِ چالش و ستیزی است. این ناتوانی ریشه در فقدانِ حمایت از خود و تردید عمیق نسبت به خویشتن دارد. فرد رویارویی‌گریز به دلیل اینکه به اندازه کافی از درستی و ارزش‌های خود اطمینان ند...
اضطراب مزمن

اضطراب مزمن

مفهوم اضطراب مزمن، موقعیتی متناقض‌نما را به نمایش می‌گذارد. در نگاه اول، به نظر می‌رسد که افراد مبتلا به این اختلال، برای بهبودی خود نیازمند یافتن موضوعی برای نگرانی باشند. این امر در حالی است که نگرانی، به‌طور ذاتی، احساسی ناخوشایند است که باید از آن دوری کرد و تنها در شرایط کام...
ریشه‌های تروما: مواجهه با رویدادهای آسیب‌زا

ریشه‌های تروما: مواجهه با رویدادهای آسیب‌زا

تحقیقات نشان می‌دهد که تجاربۀ تروما an experience of trauma [تروما، یک تجربه] اجتناب‌ناپذیر نیست، اما متأسفانه بخش قابل توجهی از تجاربۀ انسانی را تشکیل می‌دهد. رویدادهای آسیب‌زا طیف گسترده‌ای را شامل می‌شوند و می‌توانند تأثیرات عمیق و بلندمدتی بر سلامت روان افراد د...
تفکر فاجعه‌انگارانه: ورای اغراق‌آمیز بودن

تفکر فاجعه‌انگارانه: ورای اغراق‌آمیز بودن

اصطلاح «فاجعه‌انگاری» در نگاه اولیه ممکن است بار طنزآمیزی به همراه داشته باشد. ما فردی را تصور می‌کنیم که با نگرانی افراطی، وقوع فاجعه‌ای عظیم را پیش‌بینی می‌کند – در حالی که چنین رویدادهایی به ندرت رخ می‌دهند.
علائم جسمی تروما: فراتر از ذهن

علائم جسمی تروما: فراتر از ذهن

چگونه و از طریق چه مکانیسم‌هایی، تروما می‌تواند در درون خود فیزیکی ما نهفته یا حتی "ذخیره" شود؟ آیا یک اندام واقعاً می‌تواند غم و اندوه را "به یاد آورد"؟ آیا استخوان‌ها می‌توانند خاطره یک والدین ستمگر یا یک طلاق زندگی‌گسل را در خود نگه دارند؟