همه ما انسانهایی به شدت پیچیدهایم. لازم نیست هیچ فرد خاصی را بشناسیم تا این را در مورد همه بدانیم. به طریقی همه ما تربیت و پرورش نامناسبی داشتهایم؛ انبوهی از ویژگیهای روانشناختی ناخوشایند داریم؛ در چنگال عادتهای بد گرفتاریم؛ مضطرب، حسود، بداخلاق و مغروریم. با موافقت با ازدواج با کسی، حجم عظیمی از مشکلات را وارد زندگی او میکنیم.
جهان مدرن حول رؤیاهای امیدوارانهای از چگونگی وحدت چیزهایی که در گذشته جدا به نظر میرسیدند (پول و تحقق خلاقانه؛ عشق و ازدواج) ساخته شده است. اینها ایدههای سخاوتمندانهای هستند، از نظر روحیه دموکراتیک، سرشار از خوشبینی نسبت به آنچه میتوانیم به دست آوریم و بهحق متعصب نسبت به اشکال باستانی رنج.
یکی از مهمترین سوالاتی که از خودمان دربارهی دوستان و آشنایان جدید میپرسیم این است که آیا آنها ما را دوست دارند یا نه. این سوال احساس مهمی ایجاد میکند، زیرا بسته به پاسخی که در ذهن خود به آن میدهیم
ما با انبوهی از ایدههای پسزمینه در مورد اینکه مجازیم چه کاری انجام دهیم، وضعیت آرزوهایمان چیست و مهربانی و خوبی کجا ممکن است وجود داشته باشد، بزرگ میشویم. یاد میگیریم که برای اطمینان از موافقت والدینمان برای رفتن با دوچرخه به مغازهها، باید دائماً کسب اجازه کنیم. قبل از تغییر موضوع در مدرسه باید سؤال کنیم.
به عقیدۀ دیتریش بونهوفر، افراد احمق از افراد شرور خطرناکترند. چون درحالیکه میتوانیم به افراد شرور اعتراض کنیم یا با آنها مبارزه کنیم، در برابر احمقها کاملاً بیدفاعیم؛ و توسل به منطق و استدلال هم آب در هاون کوبیدن است.
تفکر طراحی یک فرآیند 5 مرحلهای برای رسیدن به ایدههای معنادار و به هدف حل مسائل واقعی برای گروه مشخصی از افراد است. این فرآیند در مدارس طراحی و کسبوکار آموزش داده میشود. تفکر طراحی برای کسبوکارهای زیادی مشتریان خوشحال جذب کردهاست و به کارآفرینها کمک کرده تا مسئلهها را با راه حلهای نوآورانه حل کنند
وقتی بحثی را مطرح میکنید و همه با آن موافقاند، صحبت معمولاً خیلی زود تمام میشود؛ اما وقتی مخالفت میکنید، خودتان را مقابل حرفهای زدهشده قرار میدهید و بحث ادامه پیدا میکند؛ بنابراین، پاول گراهام، مهندس کامپیوتر، «سلسلهمراتب مخالفت» را در سال 2008 ارائه کرد. ببینید در کدام سطح میتوانید مخالفت خود را بیان کنید. امیدواریم سطح «ناسزاگویی» یا «واکنش به لحن» نباشد.
فردریش نیچه جمله معروفی دارد که میگوید: «آنچه مارا نکشد، قویترمان میکند.» در این ویدیو به همراه استفن هیکس درباره عقیده نیچه که همه موجودات جهان را متعلق به یکی از دو دسته گرگها و گوسفندها میداند و درباره این که چگونه اخلاقیات و آنچه را که ما خوب یا بد میپنداریم حاصل تعدادی از رویدادهای زیستشناختی بیرحمانه است، صحبت میکنیم.
در تاریخ رسانهها گاهاً اتفاق افتاده است که یک هیولای واقعی پیدا شده است: شاید در دفتر رئیس جمهور، یا در یک لشکر ارتش یا یک زیرزمین حومه شهر. از چنین اکتشافات خارقالعاده و لرزهای، که ممکن است تعدادشان در هر قرن بیش از انگشتان یک دست نباشد، یک باور عمومی در هر سازمان رسانهای و در ذهن آخرین روزنامهنگار مشتاق جا افتاده است: هیولاها در همه جا وجود دارند، در ادارات، خانهها، سالنهای ورزشی، برجهای کنترل فرودگاه، سالنهای عمل و اتاقهای کابینت.