بایگانی نوشته‌ها

هدف اصلی ازدواج

بسیاری از ما به سختی می‌توانیم معنای ازدواج را درک کنیم. معایب آن آشکار و واضح است. ازدواج یک ساختار حقوقی دولتی است که اساساً به مسائل مالکیت، فرزند و حقوق بازنشستگی مرتبط است. این ساختار هدفش محدود کردن و کنترل احساسات دو نفر نسبت به یکدیگر در طول پنجاه سال یا بیشتر است. این چارچوبی سرد، غیر مفید، گران و بیگانه از عاطفه را بر چیزی که همیشه یک مسئله خصوصی قلبی خواهد بود، تحمیل می‌کند.

هدف اصلی مراسم عروسی

روح زمانه‌ی ما کاملاً علیه تشریفات است. اگر یک خط فرضی روی تاریخ بکشیم، شاهد نزولی تدریجی از اواسط قرن هجدهم به بعد و شتابی فراوان در قرن بیستم خواهیم بود که از پروتکل، آداب معاشرت، نجابت و تمامی جنبه‌های مراسم رسمی به سمت رویکردی رها و غیررسمی گرایش پیدا کرده است.

اهمیت فروپاشی(شکست)

یکی از مشکلات بزرگ ما انسان‌ها این است که بیش از حد در ادامه‌دادن مهارت داریم. ما در تسلیم شدن به خواسته‌های دنیای بیرون، برآورده کردن انتظارات و دنبال کردن اولویت‌هایی که دیگران تعریف می‌کنند، متخصص هستیم. ما به ظاهر قوی و فعال هستیم و این کارهای شگفت‌انگیز را گاهی تا ده‌ها سال بدون کوچکترین لرزشی انجام می‌دهیم.

همسر خوبی بودن

ما یک موقعیت را رد می‌کنیم به خاطر تصوری کلی که در پسِ ذهن داریم، تصوری که در آن، بر اساسِ گفته‌های رایج (مخصوصاً در هنر)، عشق بسیار بهتر از این‌ها توصیف می‌شود. ایده‌آل‌های ما بر واقعیت‌های موجود غلبه می‌کنند. اما شاید آنچه با آن روبرو هستیم، یک رابطه بد نباشد، بلکه فقط یک رابطه عادی باشد.

خودویرانگری در عشق

عادی است که انتظار داشته باشیم همیشه به‌طور فعال در پی خوشبختی خود باشیم، به‌ویژه در دو حوزه‌ی بزرگ رضایت‌مندی بالقوه: روابط و مشاغل. بنابراین، عجیب و کمی نگران‌کننده است که ببینیم چند نفر از ما اغلب طوری رفتار می‌کنیم که انگار عمداً در حال نابود کردن شانس‌های خود برای رسیدن به آنچه می‌خواهیم هستیم.

چالش عمل متقابل

ظاهراً همه ما عشق می‌خواهیم، اما وقتی عشق واقعاً دوطرفه می‌شود، ممکن است به‌شدت وحشتناک باشد. ممکن است شروع به فکر کردن بسیار بد درباره‌ی کسی کنیم که فقط کمی قبل از آن او را دوست داشتیم. به‌طور معمول، عاشقِ حالا متقابل خود را به دو چیز متهم می‌کنیم:

نوجوانی‌ای که هرگز نداشتیم

یکی از ایده‌های عجیب روان‌شناسی این است که ممکن است فراموش کرده باشیم که نوجوانی داشته باشیم. در یک سطح، نوجوانی به یک زمان خاص از زندگی اشاره دارد؛ در سطح دیگر، به مجموعه مراحلی روی مسیر رشد عاطفی اشاره دارد - و این‌ها ممکن است هرگز اتفاق نیفتد (اگرچه ممکن است اکنون 42 ساله یا حتی بیشتر از 60 ساله باشیم).

سرمقاله

هیولاهای رسانه ای

هیولاهای رسانه ای

مدرسه زندگی

در تاریخ رسانه‌ها گاهاً اتفاق افتاده است که یک هیولای واقعی پیدا شده است: شاید در دفتر رئیس جمهور، یا در یک لشکر ارتش یا یک زیرزمین حومه شهر. از چنین اکتشافات خارق‌العاده و لرزه‌ای، که ممکن است تعدادشان در هر قرن بیش از انگشتان یک دست نباشد، یک باور عمومی در هر سازمان رسانه‌ای و در ذهن آخرین روزنامه‌نگار مشتاق جا افتاده است: هیولاها در همه جا وجود دارند، در ادارات، خانه‌ها، سالن‌های ورزشی، برج‌های کنترل فرودگاه، سالن‌های عمل و اتاق‌های کابینت.
جدیدترین نوشته‌ها

۶ باور نادرست درباره افسردگی از زبان یک درمانگر

آیا فکر می‌کنید افسردگی فقط مربوط به افراد منزوی یا غمگین است؟ یک روان‌درمانگر از واقعیت‌های پنهان افسردگی می‌گوید؛ از افسردگی در افراد پرانرژی تا درمان‌هایی فراتر از دارو و گفت‌وگو. این مقاله دیدگاهتان را تغییر خواهد داد.

رسانه‌های اجتماعی چه نقشی در افسردگی دارند؟

آیا رسانه‌های اجتماعی باعث افسردگی می‌شوند؟ در این مقاله به بررسی علمی رابطه میان شبکه‌های اجتماعی، افسردگی، FOMO و دوم‌اسکرولینگ می‌پردازیم و راهکارهایی برای استفاده ایمن از آن‌ها ارائه می‌کنیم.

مقابله با اختلالات خواب در دوران افسردگی

در این مقاله، به ارتباط بین افسردگی و مشکلات خواب پرداخته می‌شود و اهمیت جستجوی کمک حرفه‌ای برای بهبود وضعیت توضیح داده می‌شود. با بررسی روش‌های درمانی و تأثیرات متقابل این دو وضعیت، می‌توانید راهکارهای مؤثری برای بهبود کیفیت زندگی خود پیدا کنید. خواب بهتر می‌تواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند و برعکس. بیاموزید که چگونه می‌توانید با حمایت مناسب به بهبودی دست یابید.