آیا به دنبال راهی برای رهایی از درد و رنج عاطفی هستید؟ در این مقاله، هشت عنصر کلیدی رواندرمانی را که به شما کمک میکند تا بر چالشهای زندگی غلبه کرده و به سلامت روان مطلوب برسید، معرفی میکنیم.
در این مقاله به بررسی ریشه ی عدم تعادل های احساسی، از جمله ترس، خشم، اضطراب و افسردگی می پردازیم و به شما کمک می کنیم تا الگوهای مخرب دوران کودکی خود را شناسایی و اصلاح کنید.
رواندرمانی اغلب با تصورات منفی همراه است. در این مقاله، رایجترین افسانهها را بررسی میکنیم و به شما کمک میکنیم تا بفهمید جلسات روان درمانی واقعاً چه چیزی را شامل میشوند.
یکی از اصول کلی سلامت روان این است که هر چه کمتر بتوانیم احساسات خود را بیان کنیم، بیشتر ناخوش میشویم. وقتی مجبوریم خشم، غم یا ترس خود را خفه کنیم، علائم ثانویه ای مانند بی خوابی، بدبینی، تلخی و سوء هاضمه در ما ایجاد می شود، درست همانطور که روحیه ما با پیدا کردن راهی برای ابراز بیرونی دردهایما...
ذهن بهشدت در سرکوب کردن درد سرمایهگذاری میکند، اما همانطور که میدانیم، هزینهی این سرکوب در درازمدت بسیار سنگین است. به همین دلیل است که باید با نیروهای درونی فراموشی مبارزه کنیم و از خودمان سوالاتی بپرسیم مانند: چگونه آسیب دیدیم؟ چه کسی و چگونه به ما آسیب زد؟
یکی از جنبههای عجیب و غریب و در عین حال دردسرساز انسان بودن، حجم بالای احساساتی است که اغلب از درک لحظهای ما دور میمانند. خشم، شادی، رنجش یا ترس، همگی احساساتی هستند که در جریان خون ما جاریاند، اما در میان هیاهوی زندگی روزمره، به راحتی از کانون توجه ما خارج میشوند.
یکی از سوالاتی که اغلب افراد آسیب دیده در طول مسیرشان با آن دست و پنجه نرم می کنند، یافتن پاسخی برای «چرا بی رحمی وجود دارد؟» است، چرا که آسیب های روحی تقریباً همیشه ناشی از اعمال بی رحمانهی یک یا چند فرد است.
طبیعت بسیاری از آسیبهای روحی آن است که متاسفانه هرگز به طور کامل بر آنها غلبه نخواهیم کرد. آنها همچنان پنهان و تهدیدآمیز باقی میمانند و منتظر میمانند تا زمانی که خسته، مضطرب یا در عشق طرد شویم، تا دوباره تسلط خود را بر ما اعمال کنند و با روایتهای تاریکشان مجازاتما...
برای بسیاری از ما که کودکیهای آشفتهای با نشانههای آسیب و ناراحتی داشتهایم، یکی از مشکلات تئوریک بزرگسالي در مسیر یافتن آرامش و تعادل، این است: آیا باید والدین خود را برای گذشته ببخشیم یا نه؟
روانشناسی ما را با مفاهیم چالشبرانگیز و گاه حتی شرمآوری روبرو میکند که یکی از رایجترین آنها «کودک درون» است. افرادی که بر هوش و تجربهی بالای خود تأکید دارند، ممکن است با شنیدن این اصطلاح ابرو بالا بیندازند یا با تردید سر تکان دهند.
اینکه صرف نظر از تصویری که گروهی عصبانی و پر سر و صدا در جامعه ایجاد میکنند، مشکل بسیار رایجتر، هرچند (به طور طبیعی) نامرئی، تمایل متضاد، ناتوانی گسترده در عصبانی شدن، عدم توانایی طرح درست و مؤثر شکایت، فرو خوردن خفهکنندهی سرخوردگی است – و تلخی، «بیرونریزی&r...
زندگی معمولی اغلب برای پردازش مناسب اکثر تجربیات ما، بسیار سریع میگذرد. در یک گفتگوی پنج دقیقهای با یک همکار، به اندازهای محتوا وجود دارد که بتواند ساعتها تأمل را به همراه داشته باشد؛ میتوانیم رمانی به ضخامت سیصد صفحه در مورد نیم ساعت درون ذهن خود بنویسیم. بیشتر اوقات،...
رقص در اکثر فرهنگها جایگاه ویژهای داشته است. مردم در گروههایی گرد هم میآمدند، با صداهای ریتمیک طبلها و فلوتها، ارگها و گیتارها، سرودها و فریادها غرق میشدند و دستها و پاهایشان را به شیوههای پیچیده و دیوانهوار تکان میدادند و خودشا...
کودکان زمانی که با آنها با مهربانی رفتار میشود، به راحتی اشک میریزند. آنها میدانند که موجودات بسیار کوچکی در دنیایی خشن و غیرقابل پیشبینی هستند. نمیتوانند بر بسیاری از اتفاقات پیرامون خود کنترل داشته باشند، قدرت درکشان محدود است و چیزهای زیادی وجود دارد که ب...
اگرچه حواس ما عمدتاً تصویری بسیار دقیق از آنچه در اطرافمان میگذرد به ما ارائه میدهند، اما در برخی موقعیتهای جالب، شاهد شکاف بین واقعیت و برداشتهای ذهنی خود از آن هستیم؛ موقعیتهایی که حواس ما به شیوهای ظریف ما را گمراه میکنند.
روشی برای درک وضعیت بسیاری از ما که از علائم روانشناختی آزاردهندهای نظیر عزت نفس پایین، حملات پانیک و افسردگی رنج میبریم، این است که بگوییم قربانیان "آموزش هیجانی ناکامل" هستیم. درسهای ویژهای دربارهی سلامت روان، امید یا خوددوستی وجود داشت که از ما دریغ شده و ب...
ژورنالنویسی، که به معنای نوشتن در یک دفتر خاطرات یا گزارش شخصی است، فواید درمانی متعددی را ارائه میدهد. ضمیر ناخودآگاه ممکن است برخی ایدهها را، هرچند در نهایت در بلندمدت مفید باشند، به عنوان تهدیدی برای وضعیت ذهنی تثبیتشده درک کند. برای حفظ حس تعادل، ذهن ممکن است بیرحما...
آنچه باعث میشود برای ما، افراد مضطرب، مسائل بسیار دشوار شود، این است که قادر به حفظ تمایز بین آنچه به طور عینی سزاوار وحشت است و آنچه به طور خودکار و بدون فکر وحشت را برمیانگیزد، نیستیم. پرسش آرامشبخشِ اصیل - «آیا واقعاً در اینجا چیزی برای ترسیدن وجود دارد؟» - حتی نمی&z...
درمان بدنی (بادی تراپی) با یک برداشت اساسی و بسیار قانع کننده آغاز میشود: مشکلات عاطفی ما نه تنها در ذهن ما آشکار میشوند، بلکه منطقاً انتظار میرود در بدن ما نیز تجلی پیدا کنند. ناراحتی و روانرنجوریهای ما در نحوه نشستن و نفس کشیدن، نحوه نگه داشتن شانهها، الگوهای خو...
مفهوم برانگیخته شدن (تریگر شدن) هسته مرکزی بحث در مورد تروما است و بر روی مفهومی بسیار مهم در زندگی روانشناختی قرار میگیرد – مفهومی که احترام، همدردی و توجه ما را میطلبد. برانگیخته شدن، در سادهترین شکل خود، واکنش با ترس و خشم شدید به موقعیتی در زمان حال است که برای دیگران ممک...